مسابقه بزرگ قرم الحدید (بزرگ مرد) به مناسب عید غدیر خم
زمان شرکت در مسابقه از ۸ الی ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۲
هدیه نفر اول قرعه کشی انگشتر نگین سنگ حرم امام حسین (ع) و به ۱۴ نفر بعدی سنگ متبرک حرم امیرالمومنین و تربت و آب سرداب حرم امام حسین (ع) تعلق می گیرد.
به نیابت از تمام کسانی که در مسابقه شرکت نمودند زیارت نیابتی انجام خواهد شد.
جهت شرکت در مسابقه به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
https://atabat.org/fa/forms/77
برای پاسخ به سوالات متن ذیل را مطالعه فرمایید:
" ولاية علي بن ابي طالب حصني فمن دخل حصني امن من عذابي "
ولایت علی بن ابی طالب دژ محکم من است، پس هر کس داخل قلعه من گردد، از آتش دوزخم محفوظ خواهد بود.
دژ را تفسیر کن به خانه آل خدا ،تو بگو کجا امن تر از آن است که بزرگ مردی مراقب و محافظت باشد.
آن دژ را ولایت کند و بر آن محبتش پدرانه باشد مگر نه این که آن مرد لایق است که بگویی: تو مولای منی ، مولایی که رسول خدا فرمودند: من شهر علم هستم و علی درب آن شهر است.
شهر هایی از علم در یک ذره از خاک پای علی حل گشته است و علی همانی است که گفت ای اعرابی هر آنچه می خواهی از من بپرس از آسمان ها بپرس.
یا غیر از آن است که رسول خدا بر بلندی کوهی از بار شتران ایستاد و فریاد برآورد که هر کس من مولای اویم زین پس این علی مولای اوست و آن دیگران آمدند برای بیعت و بعدها مکر کردند برای خراب کردن آن دژ محکم و در تاریخ طبری آمد که رسول خدا(ص) در آخر عمر حجی رفتند و کذا و کذا گویا هیچ نشده است. اصلاً توقفی نبوده و سه روز به طول نیانجامیده است.
غدیر درس عبرت گرفتن از تاریخ و گذشتگان است، آنان که راه درست را دیدند و از مسیر گمراه شدند.
مگر خدای محمد(ص) نفرمود: ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرساندهای.
دیدند که تکلیف شد بر نبی خدا اعلام امامت امیرالمومنین (ع)، آنکس که جای پیامبر خوابید و از جان گذشت و در جنگ ها دوش به دوش رسول خدا(ص) جنگید هر لحظه از عمرش را نه گامی جلوتر بود و نه گامی عقب تر،این مرد را چگونه می توان با کسی مقایسه کرد.
صعصعةابن صوحان را به یادآر که نزد امامش رسید.
در لحظات احتضار حضرت علی (علیه السلام) شیعیانی در دور بستر ایشان جمع شدند یکی از آنها صعصعة بن صوحان بود که وی از رجال بزرگ شیعه و از خطباء معروف کوفه و از روات بزرگی است که علاوه بر علمای شیعه کبار علمای اهل تسنن نیز حتی صاحبان صحاح روایت های او را از حضرت علی (علیه السلام) و ابن عباس (حبرامة) نقل کرده اند و ایشان از اصحاب خاص امیرالمؤمنین بوده است.
همان جا بود که رو کرد بر امامش و پرسید:
یا مولای من مرا خبر دهید شما افضل هستید یا آدم؟ حضرت فرمودند:
قبیح است که مرد خود را تعریف و تزکیه بنماید و لکن از باب نعمت های خدادادی خود را نقل می کنم.
من از آدم افضل هستم، عرض کرد
به چه دلیل افضل از آدم هستید؟ حضرت بیاناتی فرمودند که خلاصه اش این می شود: برای آدم همه قِسم وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود فقط از یک شجره گندم منع گردید و او از آن شجره ی منهیه خورد و از بهشت و جوار حضرت حق خارج شد.
ولی خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود و من به میل و اراده ی خود چون دنیا را قابل توجه نمی دانستم از گندم نخوردم.
عرض کرد شما از نوح افضل هستید؟
فرمودند : بله به علت آنکه نوح قوم خود را دعوت کرد به سوی خدا اما اطاعت نکردند به علاوه اذیت و آزار بسیار به آن بزرگوار رساندند تا درباره ی آنها نفرین کرد.
اما من بعد از خاتم انبیا (صلی الله علیه و آله) با آن همه صدمات و اذیت های بسیار فراوانی که از این امت دیدم ابداً درباره ی آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم.
شما افضل هستید یا ابراهیم؟ فرمودند من افضل هستم.
عرض کرد چرا شما افضل هستید؟
فرمودند: ابراهیم عرض کرد ،پروردگارا به من بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد خداوند فرمود: آیا باور نداری عرض کرد آری باور دارم اما می خواهم به مشاهده ی آن دلم آرام گیرد. ولی ایمان من به جایی رسیده که گفتم (لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً) اگر پرده ها کنار روند و کشف حجاب گردد یقین من زیاد نخواهد شد.
عرض کرد شما افضل هستید یا موسی کلیم الله؟
فرمودند: من از موسی افضل هستم زیرا وقتی خداوند او را مامور کرد به دعوت فرعون که به مصر برود موسی عرض کرد: پروردگارا! من یک نفر از آنان را کشته ام، می ترسم مرا بکشند.
اما وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جانب پروردگار متعال مرا مامور کردند که در مکه ی معظمه بالای بام کعبه بروم و آیات اول سوره ی برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم با آنکه کمتر کسی بود که برادر یا پدر یا عمو یا دایی یا یکی از اقارب و خویشانش به دست من کشته نشده باشند با همه ی اینها هیچ خوف نکردم ،اطاعت امر نموده
تنها رفتم و ماموریت خود را انجام دادم آیات سوره ی برائت را بر آنها خواندم و مراجعت نمودم.
عرض کرد: شما افضل هستید یا عیسی؟
پاسخ فرمودند که من، زیرا پس از آنکه مریم بواسطه ی دمیدن جبرئیل در گریبان او به قدرت خداوند حامله شد همین که موقع وضع حمل رسید وحی شد به مریم که از خانه ی بیت المقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت و زائیدن ، فلذا از بیت المقدس بیرون رفت در میان صحرا پای نخله ی خشکیده عیسی به دنیا آمد.
اما من وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زائیدن گرفت در حالتی که وسط مسجدالحرام بود به صاحب کعبه متمسک گردیده و عرض کرد :الهی به حق این خانه و به حق آن کسی که این خانه را بنا کرده این درد زائیدن را بر من آسان گردان ، همان ساعت دیوار کعبه شکافته شد مادرم فاطمه را با ندای غیبی دعوت به داخل خانه نمودند که ای فاطمه داخل در خانه ی کعبه شو و مادرم وارد شد و من در همان جا متولد شدم.
فضل این است که علی ابن ابی طالب امروزه عشاقی دارد از هر رنگ و نژاد.
مرد باید آهنین باشد که کمر خم نکند، باید اهل توکل باشد، باید ایمان محکم را به نمایش بگذارد و نشان دهد که چرا در جوانی اش او را ((قرم الحدید)) می گفتند.
بیعت های سست و بی بنیه آن روزها درس عبرتی است برای اهل تفکر و ما ایرانیان همان هایی هستیم که پای کار آن مرد محکم ایستادهایم و امروز بر مزارش حرم ساخته ایم و با ذره ذره آن بنا بیعت کردیم با آن امام زمانمان، به نیت تجدید عهد و پیمان ،مهدی فاطمه را هر بار صدا زدیم.