در و دیوار مکه را آیینه بندان کنید . آسمان مکه ار ستاره باران کنید . از عرش تافرش را با گل های یاس بیارایید . امشب خانه محمد ( صلی الله علیه و آله) میهمانی کوچک از آسمان دارد . میهمانی که قدومش از خاک تا افلاک را نورافشان کرده است . میهمانی که همچون شهاب شب تاریک جاهلیت را می شکفد . و در آغوش پرمهر محمد ( صلی الله علیه و آله) جای می گیرد .
امشب حوریان بهشتی ملکوت را آذین بسته اند وبی تاب دیدار بانوی هر دو عالمند . کوثر بال دربال ملائک هفت آسمان را می پیماید تا زمین را باشمیم حضورش عطراگین کند . ندای وحی در آسمان مکه طنین انداز می شود که ای محمد ( صلی الله علیه و آله) «انا اعطیناک الکوثر»
و چه تماشایی است چهره ی این کوثر بهشتی . آه چه معصومانه برروی مادر لبخند می زند . چه آرام محاسن پدر را نوازش می کند و مصطفی ( صلی الله علیه و آله) چه عاشقانه گونه ی به گل نشسته اش را بوسه گاه خویش می کند .
اشک شادی در چشمان خدیجه می درخشد و قلبش مالامال از شادی و سرور است . در آئینه چشمان محمد ( صلی الله علیه و آله) تصویری جز چهره ی نازنین فاطمه ( علیها السلام) نیست .
چشمان دلربای حوراء انسیه آرام و قرار از اهل خانه ربوده است . پیامبر هرلحظه از جام زلال این کوثر آسمانی سرمست می شد . از این پس مژگان سیاهش در آفتاب سوزان مصائب سایه بان رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) و همسر مهربانش خواهد بود . دردانه ی نبی با چشمانی که دریای مواج رحمت الهی است، قلب جراحت دیده یاران اندک پدر را التیام می بخشد و خاطر بی قرارشان را آرامش ازلی می دهد . آری تاریخ در دستان کوچک این کودک آسمانی است . این کوکب درخشان رسالتی بر دوش دارد به بزرگی تمامی تاریخ به گستره ی تمامی قرن ها و زمان ها .
یازده ستاره از دامان این خورشید فروزان بر بلندای گیتی نورافشانی خواهند کرد . یازده سرو از لاله زار این باغبان ملکوتی سربه افلاک خواهند کشید .
او آمده است تا در اندک صباح عمر خویش، عمری جاودانه به حیات شیعه و دهد و با مظلومیت خویش غربت را به تفسیر بنشیند . او آمده تا بربند عشق جلوس کند و حیات و مات عاشقانه را به سالکان، طریقت ولایت بیاموزد .
خوش آمدی ای اختر فروزان